درمان با نوروفیدبک و بیوفیدبک در فیزیوتراپی
بیماران مبتلا به درد مزمن ممکن است نیاز به استفاده از دورههای طولانیمدت درمانهای شناختی رفتاری (pharmacological) داشته باشند. با استفاده از این روشها معمولاً میتوان از عوارض جانبی معمول در هنگام استفاده از داروهای مسکن جلوگیری کرد. همچنین نتایج تحقیقات متعدد انجام شده در این رابطه نشان میدهند از طریق این روشها امکان کنترل بهتر درد وجود دارد. در طول دهههای گذشته، بیوفیدبک و نوروفیدبک توانسته تاثیرگذاری خود به عنوان یک روش درمانی موفقیتآمیز را ثابت کند. در این روش از تجهیزات الکتریکی برای اندازهگیری و نظارت بر تغییرات ایجاد شده در ساختارهای فیزیولوژیک داخل بدن به همراه آموزش نحوه تنفس کردن، ریلکس کردن و تمرینهای مدیتیشن استفاده میشود. هماکنون بیش از ۴۰ سال است که ثابت شده این روش میتواند یک درمان قوی و موثر برای بهبود سلامت فیزیکی و نیز شرایط روحی بیمار باشد.
فهرست مطالب
بیوفیدبک چیست؟
بیوفیدبک یک روش درمانی است که در آن از تجهیزات خاص برای بررسی شرایط فیزیولوژیک داخل بدن در حالت عادی و غیرعادی به شکل سیگنالهای بینایی و شنیداری به منظور آموزش به بیمار برای کنترل شرایط غیرارادی استفاده میشود. هدف نهایی این درمان آشنایی بیمار با واکنشهای بدن و کنترل آنها میباشد. در اولین مرحله این درمان ممکن است نیاز به استفاده از تجهیزات خاص برای آن وجود داشته باشد، اما در ادامه این درمان را میتوان حتی بدون تجهیزات خاص نیز ادامه داد.
یادگیری عصبی عضلانی با درمان بیوفیدبک یک فرآیند درمان ابزار محور است که بر اساس تکنیکهای کنترل کننده انجام میشود. بر اساس مفهوم اصلی مورد توجه در این درمان بیان میشود هر گونه رفتار انسانی یک مانور پیچیده در بین اعضای بدن است و در نتیجه تقویت عملکردهای مربوط به فعالیتهای تکراری میتواند نتایج موثر و مناسب برای بیمار جهت رفع مشکلات به همراه داشته باشد.
انواع مختلف بیوفیدبک
درمان بیوفیدبک در طول سالهای گذشته بهطور قابل توجه توسعه یافته و امروزه از تکنیکهای مختلف برای آن استفاده میشود. رایجترین انواع درمان بیوفیدبک به شرح زیر هستند:
- الکترومایوگرافی (EMG) که قدرت و کشش عضلات را اندازهگیری میکند.
- بیوفیدبک گرمایی که دمای پوست را اندازهگیری میکند.
- فیدبک عصبی یا الکتروانسفالوگرافی (EEG) که امواج مغزی را در هنگام انجام فعالیت اندازهگیری میکند.
- الکترودرموگرافی (EDG) که سطح فعالیتهای الکتریکی پوست را اندازهگیری میکند.
- جریان یا شار گرما که میزان انتشار گرما از بدن را اندازهگیری میکند.
- پنوموگرافی (pneumography) میزان حرکتهای شکم و سینه را در هنگام تنفس اندازهگیری میکند.
- کاپنوگرافی (Capnometer) مقدار گاز دی اکسید کربن خارج شده از بدن در هنگام تنفس را اندازهگیری میکند.
- هموانسفالوگرافی که تفاوت در رنگ نور منعکس شده از ناحیه سر بر اساس مقدار نسبی خون دارای اکسیژن و فاقد اکسیژن در ناحیه مغز را نشان میدهد.
- فتوپلتيسموگراف (RPG) جریان خون پیرامونی، ضربان قلب و تغییر در ضربان قلب را اندازهگیری میکند.
تعداد زیاد اقلام ورودی مورد استفاده در این روش به معنی این است که با استفاده از تجهیزات موجود امکان معرفی بسیاری شاخصها برای بررسی وضعیت بیمار وجود خواهد داشت. همچنین محدودیتهای کاربردی بیوفیدبک عمدتاً با فرد معالج ارتباط دارد. در نتیجه با در نظر گرفتن اصول اولیه این درمان به همراه درک شرایط کلینیکی ایجاد مشکل، امروزه بسیاری از کاربردهای جدید برای این درمان معرفی شده است. به این ترتیب با توجه به محدودیت مطالعه حاضر در ارائه مفاهیم مورد نظر در ارتباط با بیوفیدبک، مباحث مطرح شده در ادامه بهطور خاص بر الکترومایوگرافی (EMG) تمرکز دارد.
مکانیزم عملکرد
سیستم عصبی خودکار بدن نحوه عملکرد اندامها و فعالیتهایی مثل تنفس کردن و ضربان قلب را به صورت غیرارادی تنظیم مینماید. در حقیقت عملکرد این سیستم تحت اراده شخص نیست، اما در عمل نسبت به حالتهای روحی و احساسات فرد واکنش نشان میدهد. این سیستم از دو بخش اصلی تشکیل شده که عبارت از سیستمهای سمپاتیک و پاراسمپاتیک است. سیستم پاراسمپاتیک در هنگام استراحت و بازیابی توان بدن فعالیت میکند. این شرایط در حالی است که سیستم سمپاتیک در هنگام فعالیت به صورت خودآگاه بر عملکرد بدن تاثیر دارد.
به هر حال در بسیاری از موارد استرس و فشار مزمن میتواند باعث عملکرد نامناسب سیستم عصبی خودکار بدن شود. به این ترتیب هماهنگی و نظم اعضای بدن از بین رفته و عدم توازن بین اجزای زیرمجموعه سیستم عصبی ایجاد میشود.
از بیوفیدبک و نوروفیدبک برای درمان چه بیماریهایی استفاده میشود؟
از بیوفیدبک و نوروبیوفیدبک برای کمک به مدیریت بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی کمک گرفته میشود، از جمله:
- سندرم دردهای حاد و مزمن
- اضطراب
- آسم
- دردهای ناشی از سرطان
- سندرم تونل کارپال مچ
- گرفتگی گردن
- بیماری کرون
- ترومای تجمعی
- دردهای آمیزشی
- صرع
- بیاختیاری مدفوع
- فیبرومیالژی (دردهای اسکلتی - عضلانی)
- سردرد
- کمردرد
- میگرن
- تنش عضلانی
- اختلالات اسکلتی- عضلانی
- سندرم درد میوفاسیال
- درد لگن
- دردهای ارجاعی
- آرتریت روماتوئید
- گیرافتادگی شانه
- وزوز گوش
- اختلال مفصل گیجگاهی (TMJ)
- شانه ناپایدار
- دردهای اندام فوقانی
- دردهای عضلانی پشت قفسه سینه
- بیاختیاری ادرار
بیوفیدبک به عنوان یک بخش از برنامه درمان
مهم است که در ابتدا تاکید کنیم روش بیوفیدبک نمیتواند به تنهایی یک روش درمان موثر برای بیمار باشد و به همین خاطر لازم است از آن به همراه سایر روشهای درمانی استفاده شود. در حقیقت این درمان نقش تسریع کننده در فرآیند درمان داشته و این امکان را برای بیمار (و فرد معالج) ایجاد میکند که در جهت اهداف توانبخشی به صورت موثرتر و سریعتر حرکت کنند. علاوه بر این، بیوفیدبک میتواند برای کمک به بیمار برای کاهش اتکا به پزشک معالج و اتکای بیشتر بر عملکرد خود فرد موثر باشد. مشخص است که دستیابی به این نتایج در مواردی که بیمار به جای پزشک معالج به دستگاه اتکا داشته باشد، امکانپذیر نیست. به این ترتیب بیوفیدبک میتواند به بیمار کمک کند کنترل یا مالکیت خود را بر فرآیند توانبخشی و تقویت بدن به دست آورد. نکته کلیدی در ارتباط با موفقیت در فرآیند توانبخشی استفاده از ابزار به عنوان یک درمان اضافی جهت ایجاد توانایی به منظور به دست آوردن کنترل بر عملکرد بدن بدون اتکا به پزشک معالج است و هنگامی که این شرایط ایجاد شود، لازم است شرایط ایجاد شده بدون کمک پزشک معالج یا دستگاه ادامه یابد. این مرحله از درمان معمولاً از طریق استفاده روشهای فیزیوتراپی و تکنولوژیهای مدرن برای دستیابی به نتایج مورد نظر امکانپذیر است و نباید بیمار انتظار معجزه از این درمان داشته باشد.
جلسه درمان بیوفیدبک چگونه است؟
در هنگام شرکت در جلسات درمان بیوفیدبک، پزشک معالج معمولاً مجموعهای از حسگرها را به نقاط مختلف بدن بیمار متصل میکند. این حسگرها توسط پزشک معالج به محلهای مناسب متصل شده و از طریق آنها سیگنالهای الکتریکی به یک نمایشگر ارسال میشود. در بسیاری از مواقع این سیگنالها برای بیمار بر روی نمایشگر قابل مشاهده است. دادههای جمع آوری شده با این روش در ادامه به شکل نور، تصاویر، یا صدا مجدداً بررسی میشود تا واکنش خاص فیزیولوژیک بدن بیمار نسبت به آنها مشخص گردد. به این ترتیب فرد میتواند با نحوه واکنش بدن خود نسبت به تغییر در شرایط، احساسات، یا رفتار آشنا شود.
در ادامه آشنایی با نحوه کنترل فعالیتهای بدن میتواند بهبود مشخص در سلامت فیزیکی و ذهنی بدن ایجاد کند. برای مثال، فردی که با سردرد مکرر و میگرن مواجه است، به این ترتیب میتواند با عضلات مرتبط با سردرد آشنا شده و از ریلکس کردن آنها برای کاهش درد خود استفاده کند. همچنین در طول این جلسات، تکنیکهای عمومی ریلکس کردن همچون مدیتیشن، تنفس عمیق، تجسم هدایت شده (guided imagery) و نیز ریکلس کردن عضلات به بیمار آموزش داده خواهد شد.
یک جلسه بیوفیدبک در شرایط عادی بین ۳۰ تا ۶۰ دقیقه ادامه پیدا میکند. به هر حال، طول مدت هر جلسه، تعداد جلسات مورد نیاز، و نوع تکنیکهای استفاده شده برای درمان به مشکل بیمار و سرعت یادگیری فرد برای کنترل عملکردهای فیزیولوژی غیرارادی بدون استفاده از دستگاه بستگی دارد.
مشکلات و محدودیتهای بیوفیدبک
با توجه به اینکه بیوفیدبک میتواند شرایط عمومی مربوط به سلامت بیمار را بهبود بخشد، این درمان ممکن است به صورت سیستماتیک باعث بهبود شرایط بدون ایجاد مشکل یا خطر خاص برای بیمار شود. به هر حال افرادی که دارای مشکلات ادراکی هستند ممکن است در هنگام اتخاذ اقدامات لازم برای درمان موفقیتآمیز با مشکل مواجه شوند.
استفاده از الکترودها و سایر ابزارهای مکانیکی عجیب ممکن است باعث ایجاد احساس نگرانی و تشویش در بعضی بیماران شده و در نتیجه بر سیگنالهای دریافت شده از بدن بیمار تاثیر گذارد. وضعیت غیرعادی در این شرایط میتواند به خاطر صدای ناشی از سیگنالهای الکتریکی، دمای بیش از حد اطاق، یا تماس ضعیف بین الکترودها و پوست ایجاد شود. با توجه به اینکه تجهیزات بیوفیدبک عمدتاً برای درمان با این روش طراحی شدهاند، این ابزارها به مقدار کافی برای تامین نیازهای درمانی همه افراد مناسب نیستند. در حقیقت تجهیزات ارزانقیمتتر مورد استفاده در این شرایط، نتایج به نسبت ضعیفتری را برای درمان ایجاد خواهند کرد.
برخی از انتقادات مطرح شده درباره روش بیوفیدبک بیان میکنند این درمان چیزی بیش از یک روش پرهزینه برای ریلکس کردن عضلات نیست. در حقیقت در صورت نیاز به تعداد جلسات درمان متعدد هزینه درمان با این روش برای بیمار بهطور مشخص افزایش پیدا میکند و بسیاری از موسسات ارائه دهنده خدمات بیمه هزینه این درمان را پوشش نمیدهند.